درسهايي از ورشکستگي جنرال موتورز
تاریخچه:
شرکت جنرالموتورز (General Motors) يا به اختصار جِيام (GM) در سال ۱۹۰۸ در ديترويت ميشيگان تأسيس شد. جنرالموتورز طي دو دهه رشد از يک شرکت کوچک به يک غول عظیم صنعتی تبديل شد. اين شرکت به مدت 77 سال از 1931 تا 2007 رهبري صنعت خودرو جهان را در اختيار داشت. اين ابرکمپاني در طی دوران طلایی خود در 34 کشور، کارخانههاي خودروسازي داير کرده و محصولات خود، شامل خودروهاي سواري و کاميون را به بيش از ۲۰۰ کشور ميفروخت. شرکت در سراسر جهان 244.500 نفر را در استخدام خود داشت و بيش از ۲۵ هزار تامين کننده جهاني، قطعات خودروهاي توليدي شرکت را تامين مي کردند. جنرالموتورز درواقع مجموعهاي از چندين کارخانه مختلف خودروسازي و موتورسازي بود که به مرور زمان به هم پيوسته بودند. اکنون اسامي آن شرکتها بر روي محصولات مختلف شرکت وجود دارد و نشان تجاري خودروها محسوب مي شود. بعضی شركتهاي مهم تحت مالكيت جنرالموتورز عبارت بودند از : GMC. بيوك، كاديلاك، شورولت، اپل. پونتياك، دلفي، وكسهال، ساترن، بدفورد، هولدن، ، هامر، دوو ، ايسوزو، ساب، سوبارو و سوزوكي.
برای سالیان متمادی برنامه منظم آموزش کارکنان در دستور کار شرکت قرار داشت و براي رسيدن به سطح استاندارد، کارکنان تشويق مي شدند تا سالانه ۲۰ ساعت آموزش مربوط به اهداف شغلي خود را بگذرانند. در سال ۱۹۹۷ نيز دانشگاه جنرالموتورز در راستاي توجه به يادگيری سازمان و حرکت به سمت يک سازمان يادگيرنده تاسيس شد. ريچارد واگونر[4] مديرعامل شرکت همواره کارکنان شرکت را اعضاي تيم جنرالموتورز خطاب مي کرد و معتقد بود نیروی انسانی عظيمترین سرمایهای است که شرکت در اختیار دارد.
ورشکستگی جنرال موتورز :
شركت خودروسازي جنرالموتورز که بزرگترين سازنده خودرو در جهان و نماد صنعت امريكا محسوب مي شد پس از يك قرن فعاليت در روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۸ (1 ژوئن 2009) با 172 ميليارد دلار بدهي بر اساس فصل 11 ورشکستگي خود را به دولت ایالات متحده اعلام کرد و تحت پوشش قانون ورشکستگي ايالات متحده قرار گرفت. خوشبختانه شرکت پس از ورشکستگي سازماندهي مجدد گرديد و شانس دوبارهاي براي ادامه فعاليت پيدا کرد. در صورتيکه ورشکستگي بر اساس فصل 7 قانون ورشکستگي صورت مي گرفت شرکت بصورت کامل منحل مي گرديد که درآن صورت ميلياردها دلار زيان به سرمايهگذاران وارد مي شد و بيش از 200.000 نفر از کارکنان شغل خود را از دست مي دادند.
بندرت شرکتی چنین شانس دوبارهای برای ادامه حیات پیدا می کند. اما دولت ايالات متحده نميخواست شاهد انحلال شرکت جنرالموتورز باشد .بر اساس طرحي كه مورد توافق دولت امريكا و مسوولان شركت جنرالموتورز قرار گرفت شرکت جنرالموتورز منحل و شركتي كوچكتر تشكيل شد كه بتواند در بازار جهاني با ساير شركتهاي خودروسازي رقابت كند. بر اساس اين طرح دولت امريكا براي بازپرداخت ديون جنرالموتورز 50 ميليارد دلار در اختيار آن شرکت قرار داد و در مقابل 60 درصد سهام شركت جديد را به خود اختصاص داد. اتحاديه کارگران صنايع خودروسازي آمريکا نيز 17.5 درصد، دولت کانادا 12 درصد و صاحبان اوراق قرضه اين شرکت نيز 10 درصد سهام اين شرکت را در اختيار گرفتند.
تاثيرات ورشکستگي شرکت جنرالموتورز براقتصاد آمريکا بسیار جدي بود. تاثير واقعي ورشکستگي شرکت جنرالموتورز متوجه کارگران اين شرکت بود که طي چندين سال تجارب ارزندهاي کسب کرده بودند و در اين مقطع زماني همزمان با بروز بحران اقتصادي ، باید شرايط سخت معيشتي را نیز تحمل می کردند. بهرحال همانگونه که موفقیتهای جنرالموتورز یک شبه کسب نشده بود، شکستهای این شرکت نیز یک شبه رخ نداد و معلول عوامل متعددی بود که به برخی از آنها میتوان به شرح ذیل اشاره کرد:
اشتباهات استراتژيک :
تهاجم جدي خودروسازان آسيايي به بازار آمريکاي شمالي در جريان دهههاي 80 و 90 ميلادي آغاز شد. آنها محصولاتي را به بازار ارائه دادند که عموما کوچکتر، کارآمدتر و پيچيدهتر از خودروهاي «بنزين خور» مورد علاقه مصرف کنندگان آمريکايي بودند. منتقدان ميگويند خودروسازان آمريکايي بسيار کند به اين روند واکنش نشان دادند و واکنش آنها هم توليد خودروهاي بزرگتر و سنگينتر همچون وانت و خودروهاي [5]SUV بود. اما چند سال بعد وقتي فروش خودروهاي کم مصرف و اقتصادی مانند خودروهای ساخت شرکت تويوتا بيشتر شد، انتقادها از استراتژي شرکتهاي آمريکايي نيز افزايش يافت. اين مسئلهاي بود که باب لوتز، رئيس وقت شرکت جنرالموتورز در وبلاگي در سال 2005 به آن اذعان کرد. او نوشت: «به نظر ميرسد از وقتي که ما قصد به بازار آوردن خودروهاي بزرگتر خود را اعلام کردهايم، مردم احساس ميکنند تصميميغيرعاقلانه گرفتهايم. من اعتراف ميکنم که با توجه به قيمت امروز سوخت، ممکن است تصميم ما کميناسازگار با شرايط جهان باشد. اما بايد بگويم که اين محصولات هنوز کارآمد هستند.»
با اين وجود در اوايل سال 2008 وقتي قيمت سوخت به طرز بيسابقهاي افزايش يافت و مردم آمريکا براي هر ليتر بنزين يک دلار پرداختند ، سياست جنرالموتورز به هيچ وجه عاقلانه به نظر نميرسيد. بازار خودروهاي SUV سقوط کرد و مصرف کنندگان به طرف خودروهايي رفتند که سوخت را بهینه مصرف ميکردند. البته نقش بداقبالی شرکتهای خودروساز آمریکایی را نيز در اين میان نباید نادیده گرفت. وقتي رکود و بحران اقتصادی بزرگ آغاز شد آمريکاييها در ميانه راه بازسازي و احياء صنعت خودروسازي خود بودند و اگر رکود تنها دو سال بعد رخ ميداد شرکتهای خودروساز آمریکایی سرنوشت بهتری داشتند.
علل شکست :
علاوه بر اشتباه استراتژیک ، تعدادي از مسائل و مشکلات در ورشکستگي شرکت جنرالموتورز نقش داشتند که به برخی از آنها به شرح ذیل میتوان اشاره کرد:
1. بحران اقتصادی : همانگونه که اشاره شد، ترديدي نيست که بخشي از مشکلات جنرالموتورز به رکود اقتصادي باز ميگشت. با دشوار شدن شرايط اقتصادي مردم و مصرف کنندگان از هزينههاي خود به ويژه هزينههايي همچون خريد خودرو تازه ميکاهند. معمولا در چنين شرايطي توليدکنندگان هم اقدام به کاهش هزينههاي خود ميکنند يا براي افزايش ميزان فروش وامهاي ارزان قيمت در اختيار مشتريان خود قرار ميدهند. اما ارائه تخفيف از ميزان سود ميکاهد و بحران مالي جهاني هم فراهم کردن منابع مالي کافي براي ارائه وام را با مشکل مواجه می سازد .
2. خطوط و مدلهاي ناموفق خودرو: ارائه برخی مدلهاي ناموفق که با شکست تجاری مواجه شد باعث لطمه به شهرت جنرال موتورزگرديد و باعث کاهش درآمد و سودآوري شرکت شد.
3. هزينههاي پرسنلي و تعهدات به اتحاديه کارگري: سالیان مدید جنرالموتورز برای ارائه خدمات بیمه و بازنشستگي سخاوتمندانه به کارکنان ستايش مي شد. هنگامي که کسب و کار خوب بود، آنها براي سخاوت خود مورد احترام جامعه بودند ولی زماني که آنها ديگر توان پرداخت اين هزينهها را نداشتند، این امر موجب نارضايتي سرمايهگذاران و سهامداران را فراهم کرد. اين تعهدات به مرور شروع به تضعیف بنیه مالی شرکت نمود که در نهايت با عدم همراهي اتحاديههای کارگری، شرکت اعلام ورشکستگي نمود.
4. از دست دادن نوآوري : روح نوآورانه نيروي محرکه جنرالموتورز در طي يک قرن بود. محصولات با کيفيت و ايدههاي جديد عامل موفقيت در کسب رتبه نخست بود ولی این روحیه به تدریج در محصولات جدید جنرالموتورز تحلیل رفت.
5. عدم توجه به خواست مشتريان: با افزایش توجه مردم به جنبههای اقتصادی و زیست محیطی محصولات ، تقاضای مشتریان براي خريد خودروهاي سبزتر و با بهرهوري سوخت بالاتر مانند خودروهاي هيبريدي افزایش یافت که متاسفانه آنگونه که باید پاسخی به این خواست مشتریان از جانب جنرالموتورز ارائه نگردید که این امر منجر به رویگردانی مشتریان از محصولات شرکت گردید.
6. رقابت شديد بينالمللي : براي مدت زمان طولاني، جنرالموتورز يکي از چند بازيگر کليدي در صنعت انحصاري خودرو بود. فقدان يک برنامه مشخص براي پاسخ به رقابت بازيگران جديد که توليدکنندگان خودرو در ژاپن و اروپا بودند منجر به کاهش قابل توجهي در سهم بازار جنرالموتورز گرديد.
7. نقش مهم سوء مديريت در ورشکستگي جنرالموتورز : اين شرکت در طول حياتش به واقع يک شرکت متحدالمرکز نبود و هميشه از عدم تمرکز لازم رنج ميبرد. درواقع نبود سهامدار عمده ذي نفوذ و تشتت در تصميم گيري در خصوص مسائل استراتژيک شرکت يكي از مهمترين عوامل ورشکستگی شرکت بود.
8. تغيير ماهيت شرکت: تبديل جنرالموتورز از يک بنگاه اقتصادي به يک قلمرو سياسي- اقتصادي یکی از عوامل شکست این غول اقتصادی بود.
9. عدم بهينه سازی هزينهها: جنرالموتورز استراتژي کاهش هزينه و افزايش سود را به دقت دنبال نکرد.
10. بیانگیزگی کارکنان : دليل اصلي ورشکستگي و فروپاشي شرکت را شايد بتوان در بيانگيزگي کارکنان آن جستوجو كرد. بيانگيزگي نيروي كاري عاملي است كه ميتواند هر شرکتي را از پاي درآورد. مسوولان جنرالموتورز نسبت به بيانگيزگي كارگران خود بيتوجه بودند.[6]
تمام عوامل فوق منجر به از دست دادن تمامي عناوين، كاهش فروش و حتي افت توليد شرکت گردید که در نهایت منجر به زياندهي و ورشکستگي جنرالموتورز شد. با اشراف بر مشکلات فوق ، اين شرکت اقدام به حرکت به سمت سازماندهي مجدد برای دستیابی به آيندهاي سودآور نمود.
سازماندهي مجدد براي يک آينده جديد :
دولت ايالات متحده يک برنامه براي کمک به سازمان دهي مجدد جنرال موتورز تحت فصل 11 قانون ورشکستگي تدوين نمود. شرکت جديد، جنرالموتورز با مسئولیت محدود [7] از شرکت اصلي جنرالموتورز منفک شد. تغييرات مختلف ساختاري اعمال شد تا اطمينان حاصل شود که شرکت در آينده موفق تر خواهد بود.
اين شرکت پس از سازماندهی با 27 هزار کارمند و 13 کارخانه کمتر در آمريکا شروع به فعاليت کرد. تغییرات عمده انجام شده به شرح ذیل میباشد:
تغييرات در مديريت : مديران جديد اجرايي براي بازسازي شرکت آورده شدند و تيم مديريت قبلي به عنوان مسئول مشکلات شرکت جنرالموتورز قديم برکنار شدند . اين يکي از مهم ترين تغييرات در شرکت بود.
تبديل شدن به يک شرکت سبزتر: در زمان طي نمودن مراحل ورشکستگي پرزيدنت اوباما اظهار داشت که شرکت جنرالموتورز بايد به يک شرکت سبزتر با تمرکز بر روي خودروهاي هيبريدي ، سلول هاي سوختي و ساير فن آوري هاي پاک تبديل شود.در سال گذشته، جنرالموتورز اعلام کرد که قصد حرکت به سوي سلول هاي سوخت در آينده را دارد.
کنار گذاشتن توليد مدل هاي که سود آوري کمتري داشته اند: جنرالموتورز اعلام کرده است برنامهاي براي قطع توليد بسياري از خطوط که در طول سالیان گذشته سودآوری کمتری داشته است، دارد. اين خطوط شامل خودروهای ساتورن، اوپل ، واکسهال و ساب میباشد. بسياري از اين مدل ها به شرکتهاي خارجي که عمدتا چینی بودند فروخته شدهاند. تمرکز بر روی خطوط سودآورتر نویدبخش آینده بهتر برای جنرالموتورز است.
تغيير در منافع کارگران بازنشسته و خانوادههاي آنان : طبق برنامه جدید تغییراتی در خصوص برنامه بهداشت و درمان و حقوق کارگران بازنشسته و خانوادههاي آنان در راستای کاهش هزينهها صورت گرفت. جنرالموتورز موفق شد با اتحاديه کارگران صنعت خودرو به توافقي دست يابد که بر اساس آن اين شرکت از پرداخت 50 ميليارد دلار از تعهدات خود به کارمندان پيشين معاف شد.
فروش آنلاین : شرکت جنرالموتورز اعلام کرده در تلاش است راههايي براي مشارکت با سايت حراجي آن لاين eBay بيابد تا محصولات خود را از اين طريق عرضه کند.
فروش خودروهاي كاركرده : شركت جنرالموتورز امريكا كه با بحران اقتصادي مواجه شده بود شبكه فروش خودروهاي كاركرده خود در منطقه خاورميانه را گسترش داد. به عقيده كارشناسان تقاضا براي وسايل نقليه شخصي كاركرده در طول ركود اقتصاد جهاني افزايش يافته و جنرالموتورز امريكا كه با بحران مواجه است در نظر دارد از اين بحران استفاده كند. مدير بخش ملي خودروهاي كاركرده اين شركت می گوید: جنرالموتورز ، متعهد شده است كه تمامي مشترياني كه خواهان وسايل شخصي كاركرده هستند را تنها رها نكند. با وجود خريداران جديد خودرو در كشورهاي عربي خليج فارس كه به طور منظم مدلها را تعويض مي كنند. اين منطقه پتانسيل عظيمي از خودروهاي كاركرده دارد كه بايد مورد بهره برداري قرار بگيرد.
برونسپاري قطعات غيرکليدي : جنرال موتورز به دنبال آن است که با برونسپاري قطعات غيرکليدي خود هزينههاي توليدي را کاهش دهد تا بازارهاي نوظهوري چون چين، هند و آمريکاي جنوبي را بيش از پيش از آن خود کند.
تکيه بر تيمهاي کاري واکنش سریع : در اين مدت تغييرات بسيار گستردهاي در ساختار درون سازماني ايجاد شد تا با تکيه بر تيمهاي کاري، سرعت انجام کارها و واکنش سازمان به تحولات بازار بهبود يابد.
تمرکز بر استراتژيها : يک سازمان در صورتي به موفقيت ميرسد که کليه استراتژيهايش در يک راستا باشد. از همين رو با وجود آنکه خودروي هامر پرسودترين محصول شرکت بود، اما توليد آن به دليل مغايرت با استراتژي خودروهاي کممصرف متوقف شد.
مشارکت مشتريان در تصويرسازي در زمينه بازاريابي: اين شرکت برنامههاي بسيار گستردهاي براي مشارکت مشتريان در تصويرسازي در زمينه بازاريابي در آينده دارد تا از طريق تعامل با مشتريان نيازهاي آنان را به سرعت شناسايي کند. مديران کنوني جنرالموتورز به خوبي دريافتهاند که تنها عامل ثابت در جهان، تغيير است، پس بايد انعطافپذير بود[8]
نقش دولت در نجات جنرال موتورز :
وقتی دولت آمریکا با پا گذاشتن روی خطوط قرمز اقتصادیاش که تخطی از اصول اقتصاد آزاد بود تصمیم به نجات جنرالموتورز از ورشکستگي و تملک اين شرکت از محل مالياتهاي مردمي را نمود، این امر با انتقادهای فراوانی از سوی مالیات دهندگان روبهرو شد اما هر چه بود، اقدام فوق نتیجه مثبتی درپی داشت و اجازه داد این غول بزرگ خودروسازی از زیر بار بحران اقتصادی کمر راست کرده و دوباره به عرصه تولید خودرو بازگردد. گرچه دولت آمریکا سهامدار عمده جنرالموتورز شده بود ولی با اتخاذ سیاستهای عدم دخالت در برنامههاي بازسازي و اعتماد به تصميم مديران اين مجموعه ، طی دوسال توانست به سرعت ماليات شهروندان آمريکايي را به خزانه بازگرداند و به این ترتیب نقش دولت در این شرکت به کمترين حد خود رسید .
پایان دوران ورشکستگي :
روند تغيير ساختار اين شرکت بسيار سريعتر از آنچه انتظار مي رفت به پايان رسيد؛ اعلاميه خروج از ورشکستگي جنرالموتورز کمتر از شش هفته پس از زماني منتشر شد که اين شرکت اعلام ورشکستگي نموده بود. شرکت جنرالموتورز اعلام کرد با ايجاد "يک جنرالموتورز جديد" از بهترين داراييهاي پيشين خود، به دوران ورشکستگي پايان داده است. مديرعامل جنرالموتورز اين مقطع را آغاز يک "دوران جديد" خواند. جنرالموتورز پس از جرح و تعديل، در نهایت تنها چهار نام تجاري خود (از جمله کاديلاک) را حفظ خواهد کرد . این شرکت 16 ماه پس از ورشکستگي، مجددا به بازار سهام بازگشت. شرکت جنرالموتورز که در سال 2008 زیانی معادل 30 میلیارد دلار را تجربه کرده بود پس از 3 سال در پایان سال 2011 سود شیرین 9 میلیارد دلاری را کسب نمود.
حلاوت این سود زمانی بیشتر شد که جنرالموتورز توانست بعد از وقفه اي سه ساله بار ديگر عنوان بزرگترين شرکت خودروسازي جهان را باز پس گيرد. جنرالموتورز در سال 2011 توانست از تويوتا که بر اثر سونامي ، زلزله و سیل ژاپن و تايلند صدمه زيادي خورده بود پيشي بگيرد. [9]
درس هايي از شکست جنرالموتورز :
ورشکستگی جنرالموتورز درسهای زیادی داشت که تا مدتها در سمینارها ، مجلات و محافل علم مدیریت مورد نقد و بررسی قرار گرفت که به چند مورد آن میتوان اشاره کرد:
درس 1 ) موفقيت براي هميشه نيست : موفقيت جنرالموتورز بسيار بزرگ بود و در اذهان تمام آمریکایی ها جا گرفته بود حتی در مورد ماشینهای این شرکت ترانه سرایی می گردید. از روشهای مديريت جنرالموتورز همیشه به عنوان الگو یاد می شد. ولی این شرکت هم به سرنوشت فورد و آيبيام دچار شد و این همان اتفاقی است که ممکن است برای شما هم رخ بدهد.
درس 2 ) همه چیز به يک باره اتفاق نمي افتد: بسياري از کتب استراتژي این تصویر را ایجاد میکنند که يک تصمیم خوب موفقیت را به ارمغان می آورد و یک تصمیم بد میتوان عامل تمام شکستها باشد. ولی اعلام ورشکستگی جنرالموتورز ناشی از هزاران تصمیم بدی بود که طی چند دهه اتخاذ شده بود. مانند تصمیماتی در خصوص خطوط تولید ، روابط با اتحادیههای کارگری و غیره.
درس 3 ) فرهنگ و استراتژي عامل موفقيت شما مي تواند بذر نابودي را در شرکت بپراکند: برای مثال شعار " یک خودرو برای هر بودجه و هر هدف" تا مدتی کاربرد خوبی داشت اما با گذشت زمان جنرالموتورز شروع به استفاده از قطعات مشترک در برندهای مختلف خود نمود تا اینکه به مرور مدلهای مختلف خودرو از نظر ظاهر و عملکرد شبیه به یکدیگر شدند. یا موردی دیگری که به آن میتوان اشاره کرد ايجاد مزيت رقابتي از طریق ایجاد کنترلهاي داخلي بود ولی به مرور زمان که این کنترلها بيشتر و بيشتر شد ، بیشتر و بیشتر وقت با ارزش کارکنان صرف کنترل به جای تسهیل انجام کسب و کار گردید یا همچنین نظم و انضباط که عامل برتری جنرالموتورز در رقابت با فورد بود به مرور زمان تبديل به فرهنگی شد که به اطاعت و فرمانبرداری به جای خلاقیت و نوآوری پاداش می داد.
درس 4 ) غرور شما را به سوی شکست رهنمون می کند: سالهای سال مدل جنرالموتورز بهترین الگوی کسب و کار بود و کتاب زندگینامه آلفرد اسلون مورد توجه همه بود. پيتر دراکر، شهرت خود را با تدوین مفاهیم مدیریتی شرکت جنرالموتورز کسب نموده بود. ولی کسب و کار و بازارها ایستا نیستند و شما مجبور به تغيير و انطباق با پویایی آن هستید و قانونی برای به ارث رسیدن موفقیت وجود ندارد.
درس 5 ) گسترش غيرمنطقي : شرکت جنرالموتورز اشتها زيادي براي تملک و ادغام شرکتهای دیگر و سرمايهگذاري در برندهاي جديد داشت. با اینکه در ظاهر شرکت بسیار بزرگ شده بود ولی در عمل از قدرت و استحکام لازم برخوردار نبود. در طول سال 2008 جنرال موتورز 8.35 ميليون دستگاه خودرو سواری و کاميون ها در سطح جهان تحت 12 برند بيوک، کاديلاک، شورلت، جی ام سی، دووجیام، اوپل، واکسهال، هلدن، پونتياک، ساب، ساترن و هامر فروخت. با این همه هسته اصلی دارائیهای شرکت در 4 برند بيوک، کاديلاک، شورلت و جیامسی متمرکز شده بود. پرونده محافظت از ورشکستگي برای این 4 دارایی کلیدی دنبال می شود و توافقاتی برای فروش جداگانه برندهای ساب، اوپل و هامر صورت گرفته است. کاهش سود شرکت مادر نتیجه سياست غير منطقي در تملک سایر شرکتها بوده است. این رفتار درسی برای خودروسازان دیگر است که به جای تعجیل در گسترش فعالیت از طریق تملک سایر شرکتها، خصوصا شرکتهای خارج از کشور بر روی توانائیهای خود تمرکز کرده و اقدام به بهینه سازی ساختار تولید خود بنمایند. همچنین خودروسازان بايد بسيار محتاط باشند که در تملک و ادغام با سایر شرکتها خصوصا شرکتهای خارجی تشابه فرهنگی و اولويت هاي توسعه دراز مدت مد نظر قرار گیرد.
درس 6 ) استفاده از چند نام تجاري: هر چند استراتژي استفاده از چند نام تجاري[10] برای دستیابی به بخشهای بیشتری از بازار در ابتدا عامل موفقیت جنرالموتورز بود ولی به مرور اشتباه و شکست یک برند باعث تضعیف موقعیت بقیه برندها گردید. در عمل هم جنرالموتورز با ارائه 60 مدل خودرو تحت 8 نام تجاري مختلف باعث سردرگمی مشتریان گردیده بود. همچنین این امر باعث کاهش بهرهوری و توانایی مدیریت و کارکنان ارشد ستادی شده بود زیرا آنها باید وقت، منابع و توجه خود را میان چند برند تقسیم می کردند.
درس 7 ) عدم توجه به خواست مشتریان: جنرالموتورز به طور سنتي بر روي ماشين هاي بزرگ و پر مصرف تمرکز داشت. در صورتیکه در دوره کنونی مصرف کنندگان اولویتهای خود را تغییر داده و خواهان خودروهای اقتصادی و دوستدار محیط زیست هستند. در اوايل سال 1978، با ظهور بحران جهاني نفت، شرکتهای رقيب جنرالموتورز در ژاپن، کره جنوبي و آلمان شروع به تمرکز بر توسعه خودروهای کوچکتر با بهرهوري سوخت بالاتر به عنوان پاسخی به چالش بحران انرژي نمودند. با اين حال، جنرالموتورز تولید محصولات پر مصرف خود مانند پیکاپ ها و SUV ها را حفظ و حتي گسترش داد. با افزايش رقابت از سوي خودروهای اقتصادی ژاپني و کره اي سهم GM از بازار ايالات متحده از 50 درصد کاهش و به سطح 20 درصد تنزل یافت.
درس 8 ) پیش دستی در تغییر : آخرین درس از ورشکستگی جنرال موتورز قراردادن تغییر به عنوان یک اصل غیرقابل اجتناب است. اگر شما چيزي را در شرکت خود می بینید که نيازمند تغيير است آنقدر صبر نکنید که خيلي دير شود. این مانند خونریزی آهسته و پیوستهای است که سرانجام باعث مرگ بیمار می شود. مانند بی عملی چند نسل از مدیران جنرالموتورز پس از شوک نفتي اول و افزایش واردات خودروهای ژاپنی که نهایتا به ورشکستگی جنرال موتورز منجر گردید.
منابع :
1. مقصر ورشکستگی جنرال موتورز کیست؟ نویسنده : ویلیام.جی هولستین، روزنامه یو.اس.ای تودی ترجمه سایت الف به آدرس اینترنتی :
http://alef.ir/vdcex78e.jh8fzi9bbj.html?47013
2. درسهايي از ورشکستگي جنرالموتورز نویسنده : کالن اسميت به آدرس اینترنتی :
http://www.moneycrashers.com/general-motors-gm-bankruptcy-timeline-future
3. جنرالموتورز از ويکيپديا، دانشنامهٔ آزاد به آدرس اینترنتی :
http://www.en.wikipedia.org/wiki/GM
4. جنرال موتورز بزرگترین خودرو ساز جهان شد. همشهري آنلاين 10بهمن 90 به آدرس اینترنتی :
http://www.hamshahrionline.ir/news-157971.aspx
5. درسهایی که شرکتهاي خودروسازي چين باید از جی ام ياد بگيرند. نویسنده لی فانگفنگ سایت چاینا دیلی به آدرس اینترنتی :
http://www.chinadaily.com.cn/cndy/2009-06/29/content_8331466.htm
6. درسهایی از جنرال موتورز و رفتار دولت آمریکا/خودروسازی که از ورشکستگی نجات یافت
http://www.khabaronline.ir/detail/150003/
7. سقوط و بازگشت جنرال موتورز - دنياي اقتصاد 10 آذر90
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=234389
9. http://www.oica.net/category/production-statistics/
[3] Geely Automobile Holdings
[4] Richard (Rick) Wagoner
[5] SPORTS UTILITY VEHICLE
[6] مقصر ورشکستگی جنرال موتورز کیست؟ ویلیام.جی هولستین، روزنامه یو.اس.ای تودی
[7] General Motors Company LLC (Limited Liability Company)
ه جنرال موتورز بزرگترین خودرو ساز جهان شد. همشهري آنلاين 10بهمن 90
[10] multi-brand strategy
ــــــــــــــــــــ
اين مقاله در شماره ۱۲۶ (شهريور ۱۳۹۱) ماهنامه
انديشه گستر سايپا - صص ۴۲-۴۶ چاپ شده است