بسیاری از افراد از این مساله شکایت می‌کنند که آن زندگی را که می‌خواهند ندارند. دلیل اصلی عدم برآورده شدن انتظارات افراد همان دلیلی است که اکثر شرکت‌ها در دستیابی به اهدافشان شکست می‌خورند: برنامه‌ریزی و اجرای ضعیف. برای من جالب است که چه تعداد از مدیران موفق که برای کسب‌و‌کار خود استراتژی خلق می‌کنند، زندگی خود را به شانس واگذار می‌كنند. اغلب، راحت‌تر است (توجه کنید نگفتم آسان‌تر) که شکایت کنیم و عوامل خارجی را مسوول عدم موفقیت یا ناخشنودی خود بدانیم به جای آنکه برای زندگی خود کمی زمان صرف کنیم نه اینکه فقط زندگی را بگذرانیم.
من روش دیگری را انتخاب کرده‌ام. من و یکی از دوستان کارآفرینم به نام جی، چهار روز در سال را به تعیین آینده خود اختصاص می‌دهیم و نسبت به هم احساس مسوولیت داریم. در اينجا چهار مورد را که ضامن موفقیت است نام می‌بریم.

1- برنامه‌ریزی برای آینده مطلوب:

همان‌طور که لویس کارول گفته است: اگر نمی‌دانید به کجا می‌روید، پس هر مسیری را مي‌توانيد انتخاب كنيد. جی و من هر دو در آستانه پنجاه سالگی هستیم، بنابراین، 60 امین تولد ما معیار این سفر خواهد بود. دوازده سال برای انجام اصلاحات و جذب هرگونه عوامل خارجی که با آن برخورد می‌کنیم زمان نسبتا زیادی است. برنامه‌ریزی ما خاص و قابل اندازه‌گیری خواهد بود. ما زمانی را به بررسی و بحث درباره جزئیات همه جنبه‌های زندگی شخصی و حرفه‌ای خود اختصاص خواهیم داد تا به موفقیت و خوشبختی دست یابیم.